و یه بادباک دوری بی من تو بادی
که هیچوقت حرص موندن رو به قلبم نزدی
من خودم هل دادمت به بالا یادت رفته حالا حتی نگاه نکردی ازم یادی
بروو نیا سراغ من اگه دلت شکست کاریت ندارم
برو ولی نیاد یه روزی که تو اسمونیو بارون بباره
بعد هفت سالی این اولین باریه که تولدتو تبریک نمیگم
خوب و بد و تشخیص نمیدم کسی و بهت ترجیح نمیدم
اصن برو بزار اروم بخوابه حتی اگه تو کوچکمون بارون بباره
پاک نمیشه جای رد پات تو اوج تو رو میزنم صدات
فروختی خودتو ارزون به چی عکستو میفرستی هر روز به کی
ولی من اینو فهمیدم قید خودتم میزنی اگه مجبور بشی
یه روز سخت میشه کارماشت جلوت خاطراتمون مثل تایم میاد جلوم
اوضامون شد فاک تاپ یهو لسین و لانک تان
بروو نیا سراغ من اگه دلت شکست کاریت ندارم
برو ولی نیاد یه روزی که تو اسمونیو بارون بباره
دیدی لب ساحل پاهامون شنیه شد لباسامون با بارون گلی
گفتم اگه یروز هم بری دلم باهاته البته اگه موندنی
نمیدونم الان چن تا هفتس خماری تو رو بد دادم پس
دیدی اخرش مثل فیلماس لابد تو م برقات رفتس
برو مسپرمت تو به دست برو میسپرمت تو رو دست ابر
شاید طوفان و بارون به این جا
شاید برگردی با باد یا روی موج ها تن زخمتو نیاری واسم
دیگه ارزشی نداری واسم دیگه فرقی که به تو حواسم برو همون جا
بروو نیا سراغ من اگه دلت شکست کاریت ندارم
برو ولی نیاد یه روزی که تو اسمونیو بارون بباره
برو پشت سرت هم نبین برو ولی یادم باش همین
برو ولی افتادی زمین بهت وابسته شدم
بریدم من به تو با نفس خودم ولیبازم به تو گرم شدم کشت بازم به خودم