[بند اول]
پرندهی آبی، کوچولوی خسته
واسه هردومون پر بگیر از این قفس
تو بال داری، ولی من، ندارم فرصتی واسه پرواز
پرندهی آبی، نازنینِ من
یه کم امید از دستام بگیر
تا بتونی با آوازت، بگی “خداحافظ”
[پیشکورس]
فکرات کوچیکن، اما آزادی رو خوب میفهمن
وقتی گذشتهم مثِ طوفان برمیگرده
صدای در میاد، ولی پنجره هنوز بازه
ما نباید با اون مرد بمونیم، نه تو، نه من
[کورس]
بپر به نور، بپر تا دور
تا منم یه روز بتونم فرار کنم از این غرور
فقط برو بالا، تا منم بیام
یه راهی برای پریدن پیدا کن
[پیشکورس دوم]
نگهش داشتم، ولی حالا دیگه دیره
صدای اسبها میاد از ته جاده
تو سقوط کردی، ولی شب هنوز زندهست
نذار مجبور شم دوباره بگم “برو…”
[کورس]
بپر به نور، بپر تا دور
تا منم یه روز بتونم فرار کنم از این غرور
فقط برو بالا، تا منم بیام
یه راهی برای پریدن پیدا کن
[اوترو]
هومهوم…
هومهوم…
فقط برو سمت خورشید، تا منم آزاد شم
یه راهی برای پریدن پیدا کن